وصیت
- تمام باکره گیم نثار جوانانی که در گور آرمیده اند و مادرانشان هر پنجشنبه نا کامیشان را زار می زنند.
- تمام شانس باقیمانده ی من برای زندگی برسد به برادران و خواهرانم که نیامده ٬ رفته اند و سیاه بختیشان در سیاهی چاههای فاضلاب گم شده
- تمام آن چیزهایی که نداشتم برسد به خدا که هیچ گاه نداشتن را ندانسته است.
- تمام آن چیزهایی که داشته ام برسد به خودم که آنقدر در نداشتن غرق بوده ام که از داشته هایم هنوز لذت نبرده ام.
+ نوشته شده در بیست و پنجم مهر ۱۳۸۶ ساعت 8:41 توسط نسرین
سرم سوخته