کنج و نقاب عزیزم منو به یه بازی دعوت کردند برای اعتراف کردن:

 

۱- اعتراف می کنم به قتل مورچه هایی که ندیدم ٬ به قتل روزی که مثل مورچه ها

۲- اعتراف می کنم به هم آغوشی با بادهایی که برای همیشه رفته اند

۳- به اعتیاد کشیدن پردههای بلندی که روز را پشت میله ها زندانی می کنند

۴- به احتکار لبخندهایم

۵- به دزدیدن نگاهم وقتی در چشمان تو خیره می شد.